3/31/2008



چند روز قبل از عید یک نفر جدید به محیط کارمون اضافه شد... مو مشکی، دماغ گنده و قد متوسط کوتاه با خودم گفتم این بابا حتما همون عراقیه هست که صحبتش بود. سلام و علیک می کنیم. طبق معمول اولین سوالها برمی گرده به اینکه از کجا اومدی و چند ساله که اینجایی و ... می گم که من ایرانی هستم... می پرسه پناهنده؟ می گم نه من برای تحصیل اومدم ... می گه خوب خیلی خوبه پس هر وقت خواستی می تونی برگردی... بعدش تعریف می کنه که خودش اینجا پناهنده است و به این سادگیا نمی تونه برگرده.
همکارای آلمانی سراپا گوش هستند. آقای عراقی از سوال کردن و اظهار نظر کم نمیاره... یکریز حرف می زنه و اظهار نظر می کنه. اولین چیزی که به ذهنش می یاد اینه که به آلمانیها بگه وای می دونید که ایرانیا از عربها چقدر بدشون میاد؟ من خنده ام می گیره... می گم خوب تا یک حدودی دوجانبه است. مشکلات و سوتفاهمهای تاریخی! بعدش دوباره می گه وای تازه ایرانیا هم که اکثریت شیعه هستند... تو هم شیعه هستی؟ دوباره خنده ام می گیره. با کله تایید می کنم. همکار آلمانی کم کم وحشتش می گیره... از آقای عراقی می پرسه مگه تو چی هستی؟ می گه من که خوب سنی هستم اما حتما نمی دونی که شیعه ها و سنی ها چقدر با هم بدند... کم کم حس می کنم که همکار آلمانی خودش را وسط خط مقدم حس می کنه. منم که اون وسط اونقدر خنده ام گرفته که هیچ جوری نمی تونم جلوی خودم را بگیرم.

آقای عراقی چند دقیقه ساکت می شینه سر میزش ... بعدش دوباره طاقتش طاق می شه بر می گرده می گه شما موقع جنگ ایران و عراق رو یادت هست؟ می گم البته که یادم هست. سالهای دبستان و راهنمایی تقریبا همه با جنگ گذشته... می گه نمی دونم شما ها نظرتون چیه... ما اونموقع ها می رفتیم توی خیابون و مرگ بر خم... می گفتیم. شما هم حتما مرگ بر صدام و اینا می گفتید نه؟‌ می گم نه ما فقط می گفتیم جنگ جنگ تا پیروزی... جلوی همکار آلمانی نمی گم که به جاش می گفتیم مرگ بر اسراییل و مرگ بر آمریکا.
می گه این واقعا چه جنگ احمقانه ای بود نه؟ هر دو طرف اینهمه سال جنگیدند اینهمه آدم کشته شدند... ما برای مرده هامون نماز میت می خونیم و براشون عزا داری می کنیم و اونا رو شهید می خونیم... شما هم عین همین کارو می کنید و شما هم به کشته شده ها می گید شهید... حرفش رو تایید می کنم. می گم جنگ همیشه احمقانه است. صدام جنگ را شروع کرد و جمهوری اسلامی ادامه اش داد. جنگ همیشه احمقانه است. این هم یکی از احمقانه ترین هاش بود.
ازش می پرسم که فامیلت چیه؟ می گه ای بابا تو که دیگه می دونی توی مملکت های ما اسم فامیل وجود نداره... ما همش به اسم پدر و پدر بزرگ و اینا خونده می شیم... می گم که من اینو نمی دونستم که هنوز شما ها اسم گذاری سنتی دارید... می گه که زمان صدام که اصولا هیچ کس پاسپورت نداشت و هیچ کس هم نیاز به اسم فامیل نداشت... منم اینجا که اومدم برای خودم یک اسم فامیل انتخاب کردم. توی دلم دوباره به روح رضا شاه رحمت می فرستم و می گم توی ایران ما خیلی وقته که اسم و فامیل داریم... اولش تعجب می کنه. بعدش کله اش را با حسرت تکون می ده و می گه ایرانیا خیلی ملت مترقی ای هستند. اصلا خواهان پیشرفتند. اینهمه تکنولوژی دارن...عربها همین جور پاشونو می اندازند روی پاشون. هیچ کاری نمی کنند. فقط چای می خورند... هیچ کار دیگه ای نمی تونند بکنند.
بعدش با یک قیافه خیلی اندیشمند می گه اما می دونی؟ ایرانیا به نظر من خیلی آدمهای تحصیل کرده و با سواد و با فرهنگی هستند. اما چیزی که من هیچ وقت ازش سر در نمی یارم اینکه چطور زیر بار چنین حکومتی می رن؟ چطور می رن احمدی نژاد رو انتخاب می کنند؟
براش یک کم سیستم انتخابات واصولا ساختار حکومت ایران را توضیح می دم تا یک کمی شیر فهم می شه.

4:35 PM نوشا   -   0 نظر

 

3/27/2008





این عکس رو حتما اکثرتون از طریق ایمیل گرفته اید... اما اونقدر قشنگه که دوباره می گذارمش اینجا و برای همتون سال خوبی را آرزو می کنم هر چند کم کم عید هم رو به اتمامه

10:37 AM نوشا   -   0 نظر

 

3/08/2008



امروز هشتم مارس...
روز جهانی زن...

نزدیکیهای عید نوروز...

و من امتحان و پروژه امانم را بریده...



بعضی وقتها فقط فکر می کنم چقدر دورم از همه چیز.


PS:
اینم از اون اطلاعات کذایی هست: ۸ مارس روز تاجگذاری نادرشاه؟! http://de.wikipedia.org/wiki/8._M%C3%A4rz

12:17 PM نوشا   -   0 نظر

 

3/04/2008



جایزه اولاف پالمه را من تا به حال نشنیده بودم... از بسکه مهشید تبلیغ کرد که این جایزه خیلی مهمه منم قبول کردم که خیلی مهمه... با اینهمه از اینکه جایزه به پروین اردلان رسید خوشحال شدم طبیعتا...همیشه آدم از اینکه مردم دنیا بفهمند که مردم ایران همه مثل سردمدارانشون فکر نمی کنند خوشحال می شه. با این وجود چیزی که فکرش را هم نمی کردم این بود که پروین را ممنوع الخروج کنند. راستش را بخواهید خبر جایزه پروین اردلان توی آلمان خیلی سر و صدا نکرد... اما خبر ممنوع الخروج شدنش توی مطبوعات پیچیده... با خودم فکر می کنم این چه سیاستیه که این شیاستمداران ما دارند... بعد از اینهمه سال بگیر و ببند می دونن که ممنوع الخروج کردن و دستگیری یک آدم فعال سیاسی یا فعال امور زنانهمیشه نتیجه برعکس داشته و در دراز مدت همیشه به نفع اون جنبشها بوده. اما اونها هم کسانی نیستند که از اشتباهات گذشته درس بگیرند.




کلی وقته که می خوام به این نوشته پانته آ لینک قسمت دوم نوشته اش (پاراگراف ۱۰ به بعد)به نظرم جالبه

11:24 AM نوشا   -   0 نظر

 






نینوچکا صبورترین دوست من در تمام روزهای خوش خلقی و بد خلقی است. امان از وقتیکه او هم حالش گرفته باشه...

آدرس
خانه
تماس
فید خوان


این ها سایتهایی هستند که معمولا مرتب بهشون سر می زنم... بعضی هاشون را واقعا دوست دارم و هر بار روحم تازه می شه از خوندن نوشته های جدیدشون... بعضی ها هم کلا طاقت فرساست خوندن نوشته هاشون اما باید!!.


گلمریم
Only Some Words
آشپزخانه کوچک من
وقتی همه خواب‌ند
پیاده رو
شادی
صاب مرده
سر هرمس
یک سرخپوست خوب
گفت و چای
انجمن دفاع از حقوق کودکان
گوشه
آهو نمی شوی...
آوای زندگی
اسپریچو نوشت
بانوی گیلک
باید بنویسم
برای تو - جیران
بلوط
حقوقدان پاریسی
خیاط باشی
در قند قزل آلا
روزنگار خانم شین
زن روزهای ابری
زن زمینی
زنانه‌ها
زن‌نوشت
سه روز پیش - مرضیه رسولی
فسیل متفکر
لنگ‌دراز
لی‌لی
ماه هفت شب - بهاره رهنما
میچکا کلی
بی بی مهرو - افغان
بدون مرز
بن بست خاك و آرزو



آرشیو
January 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
March 2008
April 2008
May 2008
June 2008
July 2008
August 2008
September 2008
October 2008
November 2008
December 2008
January 2009
February 2009
March 2009
April 2009
May 2009
June 2009
July 2009
August 2009
September 2009
October 2009
November 2009
December 2009
January 2010
February 2010
March 2010
April 2010
May 2010
June 2010
July 2010
August 2010
September 2010
October 2010
November 2010
December 2010
January 2011
February 2011
March 2011
April 2011
May 2011
June 2011
July 2011
August 2011
September 2011
October 2011
November 2011
December 2011
January 2012
February 2012
March 2012
May 2012
June 2012
July 2012
September 2012
October 2012
November 2012
December 2012
January 2013
March 2013
June 2013
July 2013
August 2013
September 2013
October 2013
November 2013
December 2013
January 2014
February 2014
April 2014
June 2014
July 2014
August 2014
October 2014
January 2015
March 2015
April 2015